همشهری آنلاین-محمد موسوی: اگر از قدیمیهای محله یافتآباد که یکی از محلههای اصلی و مهم منطقه است بپرسید، حتماً به شما خواهند گفت که تا قبل از انقلاب اسلامی تعداد مساجد محله حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسید. از ایام قدیم نام روستای یافتآباد با نام منطقه عجین بوده و حتی زمان دادن نشانی برای شناخت بیشتر و راحتتر از پسوند یافتآباد استفاده میشد، مثل «اسماعیلآباد یافتآباد». در لغتنامه دهخدا، یافتآباد چنین توصیف شده است: «یافتآباد دهی است از شهرستان ری نزدیک تهران به میانه مغرب و جنوب غربی آن با ۱۹۰۵تن سکنه» و در کتاب «طهران قدیم» جلد اول، یافتآباد را به دلیل باغات سرسبز و مزارع کشاورزی یکی از تفرجگاههای مهم طهران نام بردهاند. «محمد زندیه» و «رضا یوسفی» ساکن قدیمی و مطلع یافتآباد، اطلاعات ارزشمند دیگری را درباره سبک زندگی یافتآبادیهای قدیم در اختیارمان گذاشتند که در ادامه آمده است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
کسب و کار یافتآبادیها
یافتآبادیهای قدیمی برای خودشان کسب وکاری داشتند تا بتوانند نان در بیاورند و امور خانوادهشان را بگذرانند. در یافتآباد قدیم هم مشاغل مختلف و جالبی وجود داشت که درآمد برخی از آنها خوب بود و برخی متوسط و برخی هم چنگی به دل نمیزد. البته شغل اصلی ساکنان قدیمی منطقه ما کشاورزی و باغداری و دامپروری بود. در ضمن نخستین کارخانههای پایتخت بیشتر در منطقه ما شکل گرفتند و به همین دلیل یکی از مشاغل قدیمی در یافتآباد، کارگری در این مراکز صنعتی بود که باعث شکلگیری بیشتر محلههای منطقه شد. به هر حال برخی از مشاغل جدید امروزی در گذشتههای نه چندان دور وجود نداشتند. جارچیها هم در یافتآباد قدیم شغل مهمی داشتند و اخبار را به گوش مردم میرساندند و مردم به گفته جارچیها اعتماد داشتند. زنبورکچیباشی، فراشباشی، میرآخوندی و... از دیگر مشاغل درآمدزای منسوخ شده است.
رفت و آمد یافتآبادیها
به قول مسعود کیمیایی، وقتی میگوییم تهران ۶۰ سال پیش، یعنی هر ده دقیقه یک ماشین رد میشد و هر یک ربع، یک اتوبوس. اینجوری نبود که دقیقه به دقیقه، ماشین و اتوبوس عبور کند. یافتآباد هم که در حاشیه پایتخت قرار داشته، زمانی اینجوری بوده. در یافتآباد آن دوره، تعدادی کالسکه و گاری برای رفتوآمد مردم کفایت میکرد. تعداد اتومبیلهای قدیمی هم در این نقطه از پایتخت بسیار محدود بود. اما مهمترین وسیله مدرنی که در آن دوره برای حملونقل در تهران استفاده میشد و در خاطرات یافتآبادیهای قدیمی هم باقی مانده ماشین دودی بود.
درست است که این وسیله نقلیه در منطقه ما نبود، ولی تقریباً همه قدیمیهای پایتخت آن را به یاد دارند. وقتی ماشیندودی آمد، طهران را برایش چراغانی کردند. نخست خط ماشین دودی هم از تهران به شاهعبدالعظیم(ع) کشیده شد. جالب است بدانید که هر سال ۳۰ هزار زائر، با همین غول آهنی از تهران به ری میآمدند. یافتآبادیهای قدیم با وسایل دیگری هم تردد میکردند که از جمله آنها میتوان به اتومبیل (بسیار محدود)، دلیجان، کجاوه و واگن اسبی اشاره کرد. نخستین اتومبیلهای تهران و البته یافتآباد هم سواریهای فورد کروکی کلاچی بودند.
رخت و لباس یافتآبادیها
لباس پوشیدن در هر دورهای از تاریخ از اهمیت ویژهای برخوردار است، نوع لباس مردم در هر دوره، آداب و رسوم، سنتها، فرهنگ و حتی نوع حکومت حاکم در آن دوره را نشان میدهد. لباس رسمی و معمول یافتآبادیها در قدیم برای همه طبقات شال و کلاه و جبه برای مردان و پیراهن برای پوشاندن بالاتنه و دامنی بلند که تا پشت قدمهای پا را بپوشاند برای زنان بود. اگر زنان هرگاه به دلایلی از خانه خارج میشدند از چادر، چارقد و روبنده استفاده میکردند.
در باره جبه یا همان لباس رسمی آقایان، اینطور میگویند که لباسی بلند و گشاد بود و به دلیل اینکه این تنپوش بسیار راحت بر تن میشد و دوام خوبی داشت مردم دیگر نقاط کشور روی خوشی به آن نشان دادند و در کل ایران، جبه، لباس رسمی شناخته شد. همه مردان بعد از پوشیدن جبه، شالی به کمر میبستند که برایشان حکم جیب را داشت. در اهمیت کلاه برای مردان هم میتوان گفت که در آن دوره، کلاه برای مرد به منزله چادر برای زن بود و مردی بدون کلاه در کوچه و بازار دیده نمیشد. معروفترین کلاههایی که مردان آن دوره بر سر میگذاشتند کلاههای نمدی، پوستی و مقوایی بود که بعد از آن کلاه پهلوی یا کلاه اجباری مرسوم شد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشرشده در همشهری محله منطقه ۱۸ در تاریخ ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
نظر شما